شهید مرتضی آوینی در کتاب توسعه و مبانی تمدن غرب، نظام آموزشی #مدارس و #دانشگاه را اینگونه توصیف می‌کند:


  #اقتصاد - با مفهوم کنونی آن - سلطان بلامنازع عصر جدید و محور تعیین کننده خط مشی های سیاسی، اجتماعی و حتی علمی، فرهنگی و هنری است.


  نظام آموزشی مدرسه ای و دانشگاهی یکی از تنها مواردی است که در وهله اول مستثنا به نظر می رسد و کمتر کسی در سراسر جهان از همان آغاز خواهد پذیرفت که نظام آموزشی کنونی جهان نیز از سلطنت اقتصاد آزاد نیست، چه برسد که قبول کند اصلاً این نظام آموزشی در جهت توسعه اقتصادی با روش های معمول پایه گذاری شده است و آموزش و پرورش را نباید به مفهوم مطلق تعلیم و تربیت فرض کرد.


  آموزش در جهان امروز دقیقاً به معنای آموزش کادرهای تخصصی مورد نیاز برای توسعه اقتصادی به روش های معمول است و حتی اگر روش های دست یابی به توسعه اقتصادی را تغییر دهیم، دیگر این نظام آموزشی به درد نخواهد خورد و با تغییر دادن غایات و اهداف، پر روشن است که نظام های آموزشی نیز تغییر خواهد کرد.


  نظام آموزشی کنونی تنها در صورتی نظام تعلیم و تربیت مطلوب خواهد بود که توسعه اقتصادی با روش های معمول به تکامل روحی و معنوی بشر منجر شود.


  آیا توسعه - با مفهوم کنونی آن - به چنین غایتی خواهد رسید و اصلاً برای رسیدن به چنین غایتی است که بنیان گذاری شده است؟ 


  جواب روشن است: خیر. تجربه و تاریخ نیز مؤید این پاسخ هستند. وضیعت کنونی بشر غربی ناشی از همین سیری است که برای توسعه اقتصادی در پیش گرفته است.


  توسعه و تکامل در جهان امروز دو مفهوم مترادف هستند، اما از نظرگاه اسلام اینچنین نیست. در تفکر امروز غرب و تفکری که به تبع غرب زدگی در سراسر کره زمین اشاعه پیدا کرده است تکامل بشر اصولاً در توسعه اقتصادی انگاشته می شود، حال آنکه در اسلام تکامل انسان در رسیدن به مقام عبودیت الهی است.


 انسان کامل از نظر ما #عبدالله است و پر روشن است که رسیدن به مقام #عبودیت #لزوماً با توسعه معاش همراه نیست.