در #مکتب_اسلامی حضور بچهها در کلاس از #ترس ثبت #غیبت و مواخذه شدن نیست بلکه با #شوق و علاقهی درونی در کلاسها و برنامهها حاضر میشوند نه با یک #اجبار_بیرونی به اسم #حضور_و_غیاب.
پایبندی به حضور در کلاس درس، زمانی در وجود #انسان تثبیت میشود که از درون بجوشد و خود انسان احساس کند که عدم پاینبدیاش به ضررش است.
هنگامی که مبنای حضور در کلاس ترس و اجبار باشد، آن ترس و اجبار که برداشته شود #دانش_آموز سر کلاس درس حاضر نمیشود، امّا اگر از #علاقه_درونی باشد، از تعطیل شدن کلاس و #مدرسه هم ناراحت میشود.
این علاقه و #جوشش_درونی هم حاصل نمیشود جز با اینکه انسان را موجودی دارای #اختیار بدانیم و او را مجبور نکنیم، او را از بیرون #مدیریت نکنیم.
اشکال اساسی دقیقاً همینجا صورت میگیرد که انسانی که خدای متعال او را مختار (به معنای بین الجبر و التفویض) آفریده است چرا باید در یک اجبار و مدیریت از بیرون قرار گیرد؟
او باید با اختیار خودش کاری را انجام بدهد و #خانواده و #معلم او را در انتخابهایش #هدایت کنند.
امّا در مکتب اسلامی به جای حضور و غیابی که کاملاً اشتباه و غلط است، از بچهها #تفقد حال میکنیم، و جویای احوالشان میشویم.
تفقد به این شکل است که هر کسی اوّل صبح اسمش را داخل برگهای مینویسد و آن را به معلمش تحویل میدهد و در این پیگیری و تفقد هم هیچ مواخدهای نیست و واقعاً بر اساس این تفقّد امتیازی از کسی سلب یا به کسی اعطاء نمیشود و صرفاً برای این است که اگر کسی غیبت داشت یا تاخیر، جویای حالش بشویم نه چیزی دیگر.
به عنوان مثال وقتی متعلمی دیر به مکتب میآید، معلم تفقدی از حالش میکند و علّت دیرآمدنش را میپرسد تا اگر مشکلی برای تاخیرش بوده سعی در برطرف کردنش کند.
آنوقت دیگر #متعلم احساس #ترس و #استرس ندارد از اینکه دیر به کلاس بیاید.
با این روش حتی در مواردی متعلم به خاطر دیر آمدنش #تشویق هم شده است، آن هم وقتی است که مثلا به خاطر امر مهمی مثل کمک در کار #پدر و #مادر نتوانسته است به موقع در مکتب حاضر شود.
جالب اینکه برخی از بچههایی که سالهای گذشته در #آموزش_و_پرورش و تحت حضور و غیاب اجباری درس خوانده بودند وقتی وارد ساختار مکتب اسلامی شدند، در ابتدا به ظاهر کمی دچار #بی_نظمی شدند و مثلا خواب میماندند و دیر به مکتب میآمدند.
امّا بعد از گذشت چند روز، خودشان احساس کردند که دیر خوابیدن و دیر بلند شدن باعث شده که از برنامههای اوّل صبحِ مکتب محروم شوند، و چون تمام برنامههای مکتب اختیاری است، با یک علاقهی درونی و بدون #اجبار_از_بیرون و البته با #صبر و #حوصلهی خانواده و معلّم، اوّل صبح در مکتب حاضر میشدند.
کمترین ارمغان این نگاه، از بین رفتن ترس و استرس و ایجاد شوق فراوان برای حضور در مکتب اسلامی است.