"مکتب اسلامی" گامی ست به سوی تحقق جامعه توحیدی."

۴ مطلب در فروردين ۱۳۹۷ ثبت شده است

آیا صرف داشتن دانشمند کشور پیشرفت میکند؟

آیا صِرف داشتن دانشمندانی که مدارج عالی تحصیلی را طی کرده‌اند برای پیشرفت کشور کافی‌ست؟


 آیا در پیشرفت‌های علمی و #اقتصادی و ... مشکل کشور کمبود #دانشمند و #با_سواد است؟ یا چیزی دیگر؟


  پاسخ این دو سوال را از زبان #رهبری بخوانید:


  پیشرفت_علمی ما در این ده دوازده سال اخیر یک واقعیّت است؛ بعضی این را باور نکردند؛ بعضی حتّی این را انکار کردند.

یک شخص عزیزی - که حالا بعضی از دوستانی که در جلسه هستند، توجّه دارند که من چه کسی را میگویم؛ نمیخواهم اسم بیاورم - همان اوائلی که این قضیّه‌ی هسته‌ای و سانتریفیوژ و این حرفها باب شده بود و مکرّر گفته میشد، در یک نامه‌ای به من نوشت که آقا، این حرفها دروغ است، باور نکنید - هم این را، هم گمان میکنم مسئله‌ی سلّولهای بنیادی را؛ حالا الان درست یادم نیست، نامه‌ی او بین کاغذهای ما هست - اینهایی که می‌آیند به شما گزارش میدهند، [حرف‌] اینها را باور نکنید، اینها واقعیّت ندارد، اینها خلاف واقع است!

خود این شخص هم آدم دانشمندی است، آدم مورد قبول و مورد اعتماد من است، بنده هم دوست دارم آن شخص را، امّا #باور نمیکرد؛ البتّه ما باور کرده بودیم و الحمدلله روزبه‌روز هم این باور تأیید شد.


 #مقام_معظم_رهبری 

مورخ: ۱۳۹۲/۰۹/۱۹


۲۳ فروردين ۹۷ ، ۱۴:۵۶ ۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰
مصطفی موحدی

آموزش صحیح ریاضی به کودکان

برای اینکه بچه‌ها ریاضی و #حساب را یاد بگیرند و در آن مهارت پیدا کنند باید با #واقعیت و جهان خارج ارتباط برقرار کنند، چراکه اصلاً ریاضی برای همین آمده است.


  وقتی غرض تدریس چهار عمل اصلی ریاضی این است که در حساب‌وکتاب‌های مرسوم روزمره بتواند گلیمش را از آب بکشد بیرون، پس باید این چهار عمل اصلی با تعاملات روزمره‌اش ارتباط داشته باشد، نه اینکه ریاضی را در یک فضای انتزاعی و تئوری محض یاد بگیرد، که آن‌وقت فقط گمانِ فراگرفتن ریاضی وجود دارد و در واقعیت مشکلی از او حل نمی‌کند.


  نمونه‌ی ساده‌اش کاسبان و افراد بازاری است، احتمالاً با یکی از این‌ها برخورد کرده‌اید که وقت محاسبه‌ی باقی‌مانده‌ی پول و ... چقدر سریع و دقیق و البته با روش‌های خاص خودشان حساب می‌کنند و به جواب درست هم می‌رسند! درحالی‌که این‌ها کلاس‌های عجیب‌وغریب ریاضی هم نرفته‌اند، و ساعت‌ها عمرشان را برای تمرین‌های ریاضی روی کاغذ تلف نکرده‌اند، بلکه همان تمرین را در میدانی واقعی انجام داده‌اند.


  یکی از محیط‌هایی که برای ارتقای سطح ریاضی بچه‌ها و البته کلی فواید انسانی دیگر مفید فایده است بازار است. در مکتب اسلامی بچه‌ها علاوه بر اینکه به حضور در بازار تشویق می‌شوند و برنامه‌های دسته‌جمعی برای حضورشان در بازار طراحی می‌شود، در ساعت حضورشان در مکتب نیز فرصت خریدوفروش دارند.


  بچه‌ها با آوردن محصولات دستی مثل اسباب‌بازی‌ها و کاردستی‌ها، یا محصولات غذایی خانگی که هنر مادران یا خودشان است مثل کلوچه و نان محلی و شیرینی و ... دست به خریدوفروش می‌زنند.


  یکی از کلاس اوّلی‌های مکتب، بعدازاینکه چند روزی محصولات غذایی خانگی می‌فروخت، گفت: «من فهمیدم که 2000 تومانی، چهارتا 500 تومانی است!» یعنی یک کلاس اوّلی بی‌آنکه کلاس ریاضی رفته باشد یک ضرب و تقسیم سه رقمی را یاد گرفته است.


  شاید بگویید این حرف در چهار عمل اصلی قبول است ولی در باقی مسائل ریاضی نمی‌شود این‌قدر میدانی و عملی کار کرد. امّا باید بگویم که خیر این‌طور نیست و حتّی در تخصصی‌ترین مسائل ریاضی هم می‌شود این‌گونه ریاضی را آموخت؛ به‌عنوان یک نمونه‌ی عالی می‌توانید به کتاب خلاصه‌الحساب شیخ بهائی رجوع کنید که عملیات‌هایی واقعی و البته مفید را برای مسائل دشوار ریاضی مطرح کرده است مثل شیوه حفر قنات، محاسبه ارتفاع قله و تپه، محاسبه عمق چاه و ... .


۲۲ فروردين ۹۷ ، ۱۶:۱۴ ۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰
مصطفی موحدی

شیوه آموزش صحیح خواندن ونوشتن

در مکتب اسلامی به جای اینکه به کلاس اوّلی‌ها حروف الفبا تدریس شود، و بچه‌ها تک تک حروف را در دفتر مشق‌شان بنویسند و بعد سراغ کلمه بروند، از همان ابتدا با بچه‌ها کلمه تمرین می‌شود. یعنی اینجا خبری از نوشتن حرف نیست، و بچه‌ها حروف را ضمن کلمات می‌آموزند.

برای اینکه دلیل و مبانی علمی این کار را بهتر بدانید ادامه این نوشتار را مطالعه کنید:

انسان به طور طبیعی و بر اساس فطرت و خلقت خود، ابتدا با کلیّت یک ساختار مواجهه و آشنا می‌شود؛ یعنی ساختمان کلّی آن شی یا موجود.

به عنوان مثال اگر انسان می‌فهمد که «دست» چیست، «دست»ی که در قالب یک ساختمان و هیئت کلی به نام «بدن» هست را می‌فهمد، چون او ابتدا بدن را به صورت کلی دیده و شناخته، و بعد به مرور زمان اجزائی که در آن کلّی هست را می‌شناسد.

برای اینکه واضح‌تر بشود، مثالی می‌زنم. شما برای اینکه یک منطقه‌ی کوچک مثل یک روستا را خوب بشناسید، بهترین راه این است که بر یک بلندی بروید و تمام روستا را در یک نما ببینید، این‌گونه مرز روستا، نمای کلی کوچه‌ها و زمین‌های کشاورزی و روستاهای همسایه را بهتر متوجه می‌شوید و در یک کلام، بهتر آن روستا را می‌شناسید؛

در قدم بعدی وقتی داخل روستا می‌شوید و قدم به قدم کوچه را گذر می‌کنید به شناختی کامل می‌رسید چون این جزئیات را با آن کلّی منطبق می‌کنید.

فرایند طبیعی یادگیری زبان مادری هم همینطوری است. کودک از نوزادی، با اجزای زبان آشنا نمی‌شود، با حروف الفبا آشنا نمی‌شود، با اجزای جمله آشنا نمی‌شود، بلکه با ساختار کلی جمله یا کلمات منفرد مثل اسامی آشنا می‌شود. لذا با این که خیلی راحت حرف می‌زند ولی هیچ وقت نمی‌داند فعل و فاعل چیست. حال که زبان را یاد گرفت در قدم بعدی باید اجزاء را هم یاد بگیرد ولی به عنوان قدم دوّم، نه اینکه از همان اوّل برای نوزاد کلاس ادبیات فارسی بگذاریم.

یادگیری خواندن و نوشتن نیز مثل یادگیری همان زبان مادری است. نباید اجزاء یک نوشته را به بچه‌ها آموزش داد، بلکه باید ساختار کلی یک کلمه را با او کار کرد.

چراکه انسان‌ها حروف الفبا را نمی‌نویسند، بلکه کلماتی را می‌نویسند که حروف الفبا جزئی از آن است، پس اگر کلّی را یاد بگیرند جزئی را در دل آن کلّی می‌آموزند، «کلمه» کلّ است و «حرف» جزء.

مثال دست و بدن که در ابتدای نوشتار توضیح دادم را به خاطر بیاورید. انسان اگر بدن را ندیده بود دست را نمی‌فهمید، ولی چون بدن را به عنوان یک هیئت کلّی دیده است، دست را می‌فهمد. شاید حکایت مولوی هم اینجا به درد بخورد که انسان‌هایی در اتاق تاریک هر کدام به بخشی از بدن فیل دست می‌زدند و تصوری اشتباه داشتند، چون نمی‌دیدند هیئت کلّی فیل را.

به همین خاطر باید به بچه‌ها کلمه‌ها را یاد داد نه حروف را. وقتی حکمت جو و دانش‌آموز کلمات سبحان و سیب و سارا و سلطان و سید را بنویسد، ناخودآگاه حرف سین را هم یاد می‌گیرد.

ما با آموزش حروف به بچه‌های‌مان فقط ذهن پاک و طبیعی آنها را خراب می‌کنیم و به او حُقنه می‌کنیم که بنویس «س»، س مثل سارا. در حالیکه اگر همان اوّل سارا را بنویسد خودش سین را می‌فهمد. ولی وقتی هنوز کلمات را نمی‌شناسد حروف را خیلی سخت می‌فهمد.

نتیجه‌ی این آموزش در مکتب اسلامی این است که بچه‌های کلاس اوّلی، بعد از گذشت تنها 4 ماه، خواندن و نوشتن را به طور کامل فرا گرفته‌اند.

هزینه‌ای ندارد، کافی است همین الآن با فرزندتان به مدت یک هفته این روش را تمرین کنید و به جای حروف، در دفتر مشقش کلمه بنویسید و به او بگویید از روی این کلمه بنویس و آن را بخوان، آن وقت خودتان نتیجه را خواهید دید.


۲۰ فروردين ۹۷ ، ۱۵:۱۴ ۰ نظر موافقین ۱ مخالفین ۰
مصطفی موحدی

گفت وگو باآقایی که پا به سن گذاشته ولی جوان است

دیروز عصر، اول فروردین برایمان مهمان آمده بود.

وسط مهمانی یک‌گوشم به صحبت‌های مهمان بود و یک گوشم به صحبت‌های آقا در حرم امام رضا علیه السلام.


گاهی از فعالیت‌های مکتب اسلامی برای مهمان‌مان که جوان نبود و پا به سن گذاشته بود می‌گفتم؛


از اینکه مکتب اسلامی و مجموعه‌های مشابه در کشور، با #توکل به خدا و همت مردم و خانواده‌ها توانسته‌اند تحولی در تعلیم و تربیت کشور ایجاد کنند؛

از اینکه #تربیت_اسلامی را محقق کرده‌اند؛


از این گفتم که بچه‌های مکتب اسلامی به کمک خانواده‌ها، حتی برای #سلامت شهر هم دست به کاری زده‌اند کارستان، محصولات #ارگانیک تولید می‌کنند، هم محصولات #کشاورزی هم دام؛

حتی برای #اقتصاد_اسلامی و بدون ربای‌ش هم کارها کرده‌اند.


مهمان‌مان که جوان نبود و پا به سن گذاشته بود گفت: این کارها خوب است، ولی بالاخره برای جمعیت امروز این شهر و کشور این کارها پاسخگو نیست، محصول سالم و اسلامی و ارگانیک چون سودی تویش نیست شکست می‌خورد، تقاضا زیاد است و عرضه‌ی شما کم.


گفتم که وقتی این کار را شروع کردیم کم بودیم و حالا بعد از چندماه یک جامعه چندصدنفری هستیم و تازه خبرهایش هم به گوش‌مان می‌رسد که در فلان منطقه و فلان استان و شهر هم از این دست کارها شروع شده است، کارهای #آتش_به_اختیار.


گفت خیلی امیدواری! ما که امیدی نداریم ...


این را که گفت دیگر گوشم به صحبت‌های مهمان‌مان که جوان نبود و پا به سن گذاشته بود نبود، شش دانگ حواسم به صحبت‌های آقا بود آقایی که پا به سن گذاشته ولی جوان است، از خودباوری ملی می‌گفت و از اعتماد به نفس ملی و از جوانان:


«ما از اینها(جوانان) استفاده‌ی درستی نکرده‌ایم؛ امروز هم متأسّفانه استفاده‌ی درستی نمیکنیم. اینکه بنده اصرار دارم که جوانها هر جایی که دستشان میرسد خودشان کار کنند، #اقدام کنند، تأسیس کنند، #ابتکار کنند به‌خاطر این است. یک برنامه‌ریزیِ جامعی لازم است در کشور انجام بگیرد برای استفاده‌ از این مجموعه‌ی جوانی که ما در کشور داریم.


اینکه ما گفتیم «آتش به اختیار»، فقط مخصوص کارهای فرهنگی نیست، در همه‌ی زمینه‌هایی که برای پیشرفت کشور مؤثّر است جوانها میتوانند نقش‌آفرینی کنند. این یکی از امکانات ما است.»


  #مقام_معظم_رهبری 

 مورخ:۱۳۹۷/۱/۱


۰۴ فروردين ۹۷ ، ۱۱:۲۶ ۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰
مصطفی موحدی